نوشته‌ها

اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing) چیست؟ (قسمت دوم)

اینفلوئنسرها در شبکه‌های اجتماعی

تا اینجای کار سعی کردیم تعریف کلی از مفهوم اینفلوئنسرمارکتینگ و اینفلوئنسر داشته باشیم در این بخش بیشتر بر چیزی که امروز همه از آن صحبت می‌کنند و بیشتر کمپین‌های اینفلوئنسرمارکتینگ حول آن اجرا می‌شود می‌پردازیم.

اینفلوئنسرها در شبکه‌های اجتماعی با تولید محتوا در حوزه‌ای مشخص که در آن تخصص و دانش دارند مخاطبانی که پیگیر و علاقه‌مند به آن حوزه هستند را به خود جذب می‌کنند.

در شبکه‌های اجتماعی می‌توان اینفلوئنسرها را به چند دسته‌ی کلی تقسیم کرد:

  • سلبریتی‌ها
  • افراد متخصص و رهبران افکار
  • بلاگرها و تولید کنندگان محتوا
  • میکرو اینفلوئنسرها

سلبریتی ها

قدرت نفوذ سلبریتی‌ها بر مردم  و تاثیر فوق العاده آن‌ها در افزیش آگاهی از برند و فروش محصولات امروز برای همه روشن است و بسیاری از برندهای دنیا از قدرت تاثیرگذاری سلبریتی ها در کمپین‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنند، اگر چه تاثیرگذاری سلبریتی‌ها فقط به شبکه‌های اجتماعی محدود نمی‌شود اما امروز محبوب‌ترین و پرطرفدارترین صفحات به سلبریتی‌ها تعلق دارد و پیشنهادات و صحبت‌های آن‌ها بیش از هرچیز در فضای مجازی مورد توجه قرار می‌گیرد.

بزرگ‌ترین چالش در به کارگیری این دسته از اینفلوئنسرها تعداد کم آن‌هاست، هر سلبریتی حاضر به فعالیت در کمپین‌های بازاریابی نیست و اگر هم باشد به احتمال زیاد هزینه‌ی بسیار زیادی به همراه خواهد داشت.

 از طرفی دیگر، همانطور که پیش‌تر گفتیم، اینفلوئنسرهایی که محصول یا برندی را Promote می‌کنند تا مدتی بعد نمی‌توانند سراغ برندی دیگر برود چرا که از اعتبار و قدرت تاثیرگذاریشان کاسته می‌شود.

از دیگر چالش‌های فعالیت سلبریتی‌ها به عنوان اینفلوئنسر تاثیر معکوسی است که ممکن است در خرید یک کالا داشته باشند، مثلا ممکن است جاستین بیبر تاثیرگذاری و محبوبیت بسیار زیادی در میان افراد نوجوان و جوان داشته باشد اما قطعا اگر کرم ضد آکنه را تبلیغ کند دیگر کسی سراغ آن محصول نخواهد رفت.

افراد متخصص و رهبران افکار

افراد صاحب تخصص و رهبران افکار به دلیل دانش، صلاحیت و جایگاه‌ای که دارند مورد احترام و اعتماد هستند اما بیشتر این اعتبار از جایگاه آن‌ها (جایی که در آن مشغول به کار هستند) ناشی می‌شود، به عنوان مثال یک روزنامه‌نگار شاید در موضوعی که می‌نویسد متخصص نباشد اما به دلیل این که در روزنامه‌ی مطرح کار می‌کند حرفش بیش از دیگران اعتبار دارد.

این فراد متخصص و رهبران افکار شامل گروه‌های زیر می‎شوند:

  • روزنامه‌نگارها
  • چهره‌های دانشگاهی و نویسندگان
  • کارشناسان صنایع مختلف

حتی بلاگرها و تولیدکنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی که در گروهی دیگر از اینفلوئنسرها جای می‌گیرند، از رهبران افکار تاثیر می‌پذیرند به خاطر همین ارجاع دادن به رهبران افکار در پست‌های بلاگ بسیار رایج است.

بلاگرها و تولید کنندگان محتوا

بلاگ‌های تخصصی متعددی در زمینه‌های مختلف مثل ورزش و سلامتی، زیبایی، خودرو، تکنولوژی و حتی مارکتینگ وجود دارد که از تاثیرگذاری بالایی برخوردارند و مخاطبان این بلاگ‌ها برای محتوا و به خصوص نویسندگان آن ارزش بسیاری زیادی قائل هستند.

اینفلوئنسرمارکتینگ از طریق بلاگرها به روش‌های مختلفی انجام می‌شود که معمول‌ترین آن ارائه‌ی محصول به بلاگر است تا بعد از مصرف آن نقد و بررسی راجع به آن بنویسند و نگاهی مثبت در مخاطب نسبت به برند ایجاد کنند. روش دیگر، روش اسپانسری است که در این حالت می‌توانید کنترل زیادی روی محتوای نویسنده داشته باشید و حتی لینک وب‌سایت خود را در پست بلاگ درج کنید، این روش در میان تولیدکنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی (اینستاگرام، یوتوب و…) رایج تر است.

میکرو اینفلوئنسرها

میکرو اینفلوئنسرها افرادی هستند که در زمینه‌ای خاص به طور مرتب در شبکه‌های اجتماعی به تولید محتوا می‌پردازند آن‌ها نه شبیه سلبریتی‌ها هستند و نه اینفلوئنسرهای مشهور، چهره‌های ناآشنایی دارند و اغلب فقط در حوزه‌ای که در آن مشغول به فعالیت هستند شناخته می‌شوند. تعداد دنبال‌کنندگان این افراد بسیار کمتر از اینفلوئنسرهای دیگر است اما از قدرت تاثیرگذاری بالایی در مخاطبان برخوردار هستند.

 

منبع: modir.tv

 

5 قدم در یک برنامه بازاریابی ساده

سه قدم مقدماتی و دو قدم عملی

1.شناسایی مزیت های محصول

تمامی مزیت ها را بنویسید
توجه داشته باشین:
تمامی مزیت هایی که برای مشتری وجود داره، نه فقط ویژگی های محصول
مثال: ویژگی های تلویزیون مانند ابعاد، اتصال به اینترنت و … اگرچه بر اساس ویژگی محصول انتخاب صورت می گیرد، اما بر اساس ویژگی محصول خرید انجام نمی شود.

مثال:سایت فروش بلیط هواپیما
ویژگی محصول: توضیحات در مورد پروازها، مقایسه قیمت ها و…
مزیت:در آن توضیحاتی در مورد مکان های توریستی آمده است.

2.تشخیص مشکلاتی که محصول شما آنرا حل می کند.

3. احساسات را تحریک کنید.(احساسات مانند: ترس، غرور، شادی، گناه، حسادت و…)

همانطور که در قبل هم اشاره شد انتخاب ها منطقی و براساس ویژگی هاست، اما نکته کلیدی این است که: خریدها براساس احساسات انجام می شود. درسته که ما به ویژگی ها توجه و انتخاب هایی منطقی می کنیم. اما دلیل اصلی خرید بر پایه احساس انجام می شود.

با یک مثال سعی می کنم بهتر توضیح بدهم.
محصول: بیمه عمر
انتخاب ها بر اساس ویژگی ها ست. عقلانی و منطقی
اما خرید بر چه اساسی است؟
خرید هم بر اساس احساسی مانند ترس برای خانواده شکل می گیرد.

4.شناسایی مخاطب هدف

– اطلاعات مربوط به مشتری ایده آل را بنویسید.
(جنسیت، سن، درآمد، وضعیت تاهل، شغل، سفر، فرزندها، روش زندگی، محل ژندگی، مسکن، علایق و تفریح…)
این اطلاعات با جزییات بیشتر می تواند دقت شما را بیشتر کند.
جزییاتی مانند :

  • اهل رستوران رفتن است؟ خودش آشپزی می کند؟ چه نوع غذایی دوست دارد؟
  • چه کتابهایی مطالعه می کند؟
  • چگونه جستجو می کند؟ چگونه آموزش می بینند؟

5. حضور داشتن در مکانهایی که مخاطب حضور دارد.

  • در کجا می توان این افراد را پیدا کرد؟
  • برای تفریح به کجا می رود؟
  • وقت خود را بیشتر درکجا می گذراند؟
  • کجا خرید می کند؟
  • کدام رستوران می رود؟
  • اهل کدام شبکه های اجتماعی هست؟ در کدام گروه ها عضو هست؟
  • چه مجلات و روزنامه هایی مطالعه می کند؟
  • از این طریق می توانید درجایی باشید که تعداد زیادی از مخاطبین شما هستند.

نکاتی در مورد قدمهای عملیاتی

در این مرحله با سه c سرو کار داریم:

  • Creat: پیشنهادهای مناسب (Offers)
  • Capture: گرفتن و نگه داشتن سرنخ ها(leads )
  • Convert: فروش (To Sales)

مثال: فروش ipad

برای تولید سرنخ از مخاطبین هدف چه چیزهایی را می توان پیشنهاد داد؟
دادن اطلاعاتی که به دنبال آن هستند. مانند مقایسه ipad با دیگر وسایل. مقایسه ipad های مختلف با هم.

توجه داشته باشید که یک مشتری نیازهای مختلفی دارد که باید به آن توجه کرد. مانند:

  • نیاز به اطلاعات
  • نیاز به فکر کردن
  • نیاز به زمانی برای تصمیم گیری و خرید

و در این مراحل نیاز به همراهی شما دارد تا بتواند مراحل قیف فروش را طی کرده و خرید انجام شود.

استفاده از نمونه برنامه بازاریابی به شما کمک می کند. شاید به نوعی دیکته می‌کند که چگونه برنامه بازاریابی خود را شروع کنید.

منبع: www.ibazaryabi.com

ده راهکار خلاقانه برای محصولات قدیمی

هر محصول یا خدمتی که باعث شده به جایگاه فعلی خود در کسب‌وکار یا صنعت برسید، برای پیشبرد بلندمدت شما کافی نیست.
۸۰ درصد محصولات و خدماتی که مردم پنج سال پیش استفاده می‌کردند، امروز دیگر منقرض شده‌اند؛ یعنی به طور میانگین ۲۰ درصد محصولات و خدماتی که در بازار امروز ارائه می‌شود، از جمله محصولات خود شما، در مدت ۱۲ ماه منسوخ می‌شود و باید آن‌ها را با محصولات و خدمات جذاب‌تری جایگزین کرد.

با اینکه شاید مقابله با مشکل منسوخ شدن محصولات در نگاه اول دشوار به نظر آید، اما راه‌حل‌های خلاقانه با پرسیدن سوالات درست آشکار خواهند شد. همواره درباره محصولات و خدمات خود سوالاتی بپرسید تا به ایده‌هایی برسید که این محصولات و خدمات را قابل بازاریابی یا سودآورتر کند.

این سوالات را مدام از خود بپرسید و به آن‌ها پاسخ دهید.

۱. آیا محصولات و خدماتتان استفاده‌های دیگری هم دارند؟ آیا شرکت‌ها، صنایع یا مشتریان دیگر هم می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند؟
یکی از قوانین ما این است که اگر محصول یا خدمت خوبی دارید که مشتریان آن را نمی‌خرند، به جای محصول، مشتریان را عوض کنید. شاید تلاش‌های بازاریابی و فروش را بر بازار هدف اشتباهی متمرکز کرده‌اید.

2. آیا می‌توانید کارهای شرکت دیگری را کپی یا تقلید کنید تا محصولات و خدماتتان بهتر شود‌؟ یکی از هوشمندانه‌ترین کارها در کسب‌وکار این است که رقبای موفق خود را تحسین کنید و به دنبال راه‌‌هایی برای انجام کارها به روشی بهتر از آن‌ها باشید.
به دنبال راه‌هایی برای انتقال یک نوآوری یا فناوری از یک صنعت به صنعتی دیگر باشید. هنری فورد ایده خط تولید خود را با مشاهده عملکرد کارخانه بسته‌بندی گوشت به دست آورد.
از کدام کسب‌وکارهای موفق در اطراف خود می‌توان ایده‌برداری کرد تا کسب‌وکاری کاراتر و سودآورتر داشته باشید؟

‌۳. آیا می‌توانید محصول فعلی خود را تصحیح کنید، تغییر دهید یا دوباره بسته‌بندی کنید تا متفاوت کار کند یا به نظر آید؟ آیا می‌توانید تغییر جدیدی به آن اضافه کنید؟ «والت دیزنی» و «روی دیزنی» در اواخر دهه ۱۹۴۰ مشغول بازدید از باغ‌های تیوولی کپنهاگ بودند که دریافتند این پارک بی‌عیب است و یک دانه کبریت یا تکه کاغذ در هیچ جای آن نیفتاده است. برعکس، تقریبا همه پارک‌های سرگرمی بزرگ و کوچک در آمریکا از جمله کانتی فِیرز و رودس کثیف، پر از آشغال و پسمانده غذا بودند. در آن لحظه فکر تاسیس دیزنی‌لند به ذهن والت رسید. او گفت: «می‌خواهم پارکی بسازم که آنقدر تمیز و زیبا باشد که والدین از همه جای دنیا کودکانشان را بارها و بارها برای بازدید از آن بیاورند».

4. آیا می‌توانید محصول را تقویت ‌کنید؟ آیا می‌توانید آن را بزرگ‌تر، قوی‌تر و درخشان‌تر ‌کنید؟‌ آیا آن را به روشی توسعه می‌دهید تا جذاب‌تر باشد؟
من هر سال خانواده خود را به گردش یک‌ هفته‌ای در دریای کارائیب با کشتی «شکوه دریاها» می‌برم. زمانی که این کشتی ساخته شد، بزرگ‌ترین کشتی تفریحی تاریخ بود که گنجایش ۵۰۰۰ نفر را داشت. این کشتی هفت محوطه کاملا مختلف از نیمه‌ استوایی تا کویری و تعداد زیادی رستوران اروپایی و آمریکایی دارد.

  روش‌های کم‌هزینه برای بازاریابی و تبلیغات

5. آیا می‌توانید آن را کوچک کنید؟ آیا می‌توانید آن را کوچک‌تر، کوتاه‌تر یا اقتصادی‌تر کنید؟ چه چیزی را از آن حذف یا کم می‌کنید تا ساده‌تر شود؟ آیا می‌توانید آن را به اجزایش تقسیم کنید و آن‌ها را جداگانه بفروشید؟‌

6. نظرتان درباره یک جایگزین چیست؟‌ آیا می‌توانید مواد، فرایند، روش تولید و توزیع یا تبلیغ و بسته‌بندی متفاوتی برای آن در نظر بگیرید؟

7. آیا می‌توانید اجزای محصول یا خدمت خود را تغییر دهید یا چیدمان آن را عوض کنید؟ آیا راهی هست که محصول یا خدمتتان را جذاب‌تر، قابل فروش‌تر، ارزان‌تر یا مطلوب مشتریان بیشتری کنید؟

8. آیا می‌توانید تفکر خود را برعکس کنید و رویکردی کاملا متفاوت با آنچه امروز انجام می‌دهید در پیش بگیرید؟ یکی از کارهای متضادی که چند سال پیش انجام دادم این بود که برای فروش موجودی بیش از اندازه محصول، به جای کاهش قیمت، آن را افزایش دادم. به خاطر ارزش دریافتی بالاتر و پاداش‌هایی که در نظر گرفته بودیم، آنقدر محصول فروختیم که در چند ماه اخیر به آن نرسیده بودیم.

9. آیا می‌توانید محصول خود را با چیز دیگری ترکیب کنید؟ آیا می‌توانید آن را با موارد دیگری ترکیب کنید تا ارزش بیشتری پیدا کند؟
با ترکیب همه مواردی که مشتری در یک محصول یا خدمت خاص با قیمت مشخص نیاز دارد، پیچیدگی‌ها و عدم قطعیت‌های خرید را تا حد زیادی کاهش داده و در عین حال جذابیت محصول یا خدمت را افزایش می‌دهید.

10. آیا می‌توانید کاربردی برای ضایعات بیابید؟ گاهی چنین چیزی امکان‌پذیر است.
داستانی درباره یک تولیدکننده الکترودهای چسبنده وجود دارد. این الکترودها دایره‌هایی سه اینچی بودند که مرکز آن‌‌ها سوراخ شده بود و دور انداخته می‌شدند. یک روز تولیدکننده تصمیم گرفت این ضایعات را بسته‌بندی کند. این الکترودها کاربری‌های متفاوتی مثل ضربه‌گیر در و کمد، ضربه‌گیر قاب‌‌های آویخته شده به دیوار و نشانه روی چمدان‌های مسافری پیدا کردند. این محصول برای مشتریان بسیار جذاب بود و تقریبا هیچ هزینه‌ای برای شرکت نداشت.
دنیا را از زاویه دید مشتریان خود ببینید. نیازها و خواسته‌هایی که مشتریان مایل هستند برای برطرف کردن آن‌ها هزینه کنند کدامند؟ چگونه می‌توانید نسبت به رقبا تجربه خرید بهتری برای مشتریان خود رقم بزنید؟ برای این سوال پاسخ‌های زیادی وجود دارد.

تمرین‌های عملی

۱. سه روش ویژه برای بهبود محصولات و خدمات فعلی و افزایش جذابیت آن‌ها برای مشتریان مشخص کنید.

۲. با ۱۰ نفر از بهترین مشتریان خود تماس بگیرید و نظرات و پیشنهاد‌های آن‌ها را برای جذاب‌تر و مفیدتر کردن محصولات و خدمات خود بپرسید. از تعداد ایده‌های خوبی که به شما ارائه می‌کنند، شگفت‌زده خواهید شد.

منبع: modiresabz.com